بررسی حقوقی اشغال در اسناد بینالمللی
هدف پژوهنده از تدوین این پایان نامه بررسی پیرامون مواردی است كه در حقوق بینالملل به عنوان اشغال قلمداد میشود ، با عنایت و توجه خاص بر وقوع آن در دو دهه اخیر در سطح بینالملل |
![]() |
دسته بندی | فقه،حقوق،الهیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 208 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 230 |
عنوان انگلیسی مقاله: Flexible working conditions and decreasing levels of trust
عنوان فارسی مقاله: شرایط انعطاف پذیر کاری و کاهش سطوح اعتماد
فرمت فایل ترجمه شده: WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات فایل ترجمه شده: 14
عنوان انگلیسی مقاله: CHARACTERIZATION OF INTERNAL FORCES - STRESS
عنوان فارسی مقاله: خصوصيات نيروهاي داخلي و تنش
فرمت فایل ترجمه شده: WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات فایل ترجمه شده:8
عنوان انگلیسی مقاله: Employee management systems and organizational contexts
عنوان فارسی مقاله: سیستم های مدیریت کارمند و بافت های سازمانی
فرمت فایل ترجمه شده: WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات فایل ترجمه شده: 13
پاورپوینت با عنوان «آشنايي با نظام مهندسي و استانداردهاي توليد و توسعه نرمافزار (نماتن)» می باشد که در 17 اسلاید تهیه و تنظیم شده است.
تاريخچه
طرح جامع نظام مهندسي نرمافزار
اهداف
رويكرد
ذينفعان
اجزا
پيش از نماتن:
پروژه بررسي وضعيت نرمافزار كشور (1367)
پروژه قرارداد تيپ نرمافزاري (1369)
پروژه تدوين مقررات پيمانهاي نرمافزاري - مپنا (1371)
پروژه تدوين برنامه صنعت نرمافزار (1378)
تدوين و مديريت پروژههاي انفورماتيكي (1379)
نظام مهندسي نرمافزار ايران - نمنا (1379)
افزایش عملکرد غده آدرنال
سندرم کوشینگ : ایتولوژی سندرم کوشینگ بر اثرتولید بالای کورتیزول (و سایر هورمون های استروییدی) توسط کورتکس آدرنال ایجاد می شود علت عمده آن هیپرپلازی دوطرفه آدرنال ثانویه به ترشح بالای هورمون آدرنوکوتیکوتروپین (ACTH ) از هیپوفیز (بیماری کوشینگ) یا منابع اکتوپیک نظیر کارسینوم سلول کوچک ریه، کارسینوم مدولری تیرویید، یا تومورهای تیموس ، پانکراس، یا تخمدان است آدنوما یا کارسینومای آدرنال مسئول تقریباً 25% موارد سندرم کوشینگ است. تجویز گلوکوکورتیکویید به منظور درمانی می تواند سندرم کوشینگ ایاتروژنیک ایجاد کند.
علائم بالینی : تعدادی از تظاهرات شایع این بیماری (چاقی مرکزی، هیپرتانسیون ، استئوپورز، عدم ثبات هیجانی، آکنه، آمنوره و دیابت قندی) نسبتاً غیر اختصای هستند. یافته های اختصاصی تر شامل کبود شدن آسان پوست، استریای ارغوانی، میوپاتی پروگزیمال، رسوب چربی در صورت و نواحی بین کتفی (صورت ماه گونه وکوهان بوفالو) و ایجاد صفات مردانه است. هیپوکالمی و آلکالوز متابولیک خصوصاً در تولد اکتوپیک ACTH بارز هستند.
تشخیص: برای تشخیص سندرم کوشینگ نیاز به نشان دادن تولید بالای کورتیزول است. برای غربالگری ابتدایی تست دگزامتازون شبانه با دوز mg 1 (کورتیزول پلاسمای 8صبح کمتر از ) یا اندازه گیری کورتیزول ادراری ( ) یا پلاسمایی ( )به میزان کافی سرکوب نشود تشخیص قطعی سندرم کوشینگ تایید می شود زمانی که تشخیص سندرم کوشینگ قطعی شد تست های بیوشیمیایی بیشتری برای تعیین منشا آن لازم است.ACTH پلاسمایی پایین آدنوم یا کارسینوم آدرنال مطرح می کند. بالا بودن ACTH پلاسما یا طبیعی بودن غیر متناسب آن منشا هیپوفیزی یا اکتوپیک را پیشنهاد می کند. در 95 درصد میکروآدنوم های هیپوفیزی مترشحهACTH ، تولید کورتیزول با دوز بالای دگزامتازون (mg 2 هر 6 ساعت به مدت 48 ساعت) سرکوب می شود وباید MRI هیپوفیز صورت گیرد. با اینجال چون در 10درصد موارد ACTHبا منشا اکتوپیک هم پس از تست دگزامتازون با دوز بالا سرکوب می شود ممکن است برای افتراق منشا هیپوفیزی از اکتوپیکَ ACTH نیاز به نمونه برداری از سینوس پیتروزال تحتانی باشد . برای تعیین منشا تولید اکتوپیک ACTH تصویر برداری از سینه و شکم مورد نیاز است. در الکلیسم مزمن و افسردگی امکان دارد تست سندرم کوشینگ مثبت کاذب شود به طور مشابهی، بیماران مبتلا به بیماری های حاد ممکن است یافته های آزمایشگاهی غیر طبیعی داشته باشند. زیرا استرس های بزرگ تنظیم ترشح ACTHر ا مختل می کنند
انفعال حکومت رضاشاه در قبال جنگ جهانی دوم و ورود سهل متفقین به کشور، از فقدان حمایت مردمی و انسجام لازم در ساختار قدرت سیاسی پهلوی اول حکایت میکند. در این مقاله، فرایند وقوع جنگ جهانی دوم و موضعگیریهای ایران در قبال آن مرور شده است.
با شروع جنگ جهانی دوم در سال 1318.ش/1939.م، اوضاع جهان دگرگونه شد و اغلب کشورهای جهان به حمایت از متفقین یا متحدین مجبور گردیدند، در این میان کشور ایران، با وجودی که از همان ابتدا سیاست بیطرفی اتخاذ نمود، بهواسطه سیاستهای رضاشاه (1304ــ1320.ش)، مبنی بر طرفداری از آلمان هیتلری و نیز به دلیل موقعیت استراتژیک، مورد توجه دول متفق قرار گرفت. از این رو، با حمله متفقین در سوم شهریور 1320.ش، ایران عملاً به صحنه منازعه میان دول متخاصم تبدیل گردید. تاثیرات منفی این حمله با ناکارآمدی ارتش 127هزار نفری رضاشاه، چنان جوّ سرخوردگی و یأسی در جامعه ایران، بهویژه در میان نظامیان جوان، به وجود آورد که اغلب ایشان با استفاده از فضای باز سیاسی ناشی از ورود متفقین و سقوط دیکتاتور (رضاشاه)، جذب گروهها و دستجات مختلف گردیدند. ازاینرو، در میان نظامیان سه گرایش متفاوت ناسیونالیسم، سلطنتطلب و چپگرا، بهوجود آمد؛ در این مقاله سعی بر آن است ضمن تشریح اوضاع منتهی به جنگ جهانی دوم و موضعگیری ایران در قبال آن، به نحوه مواجهه نیروهای نظامی با این مساله پرداخته و چگونگی جذب ایشان در سه گروه فوق بررسی گردد.
زمینههای آغاز جنگ جهانی دوم
یگانه پیروز جنگ جهانی اول، دولت بریتانیا بود. در این زمان، روسیه درگیر انقلاب بلشویکی بود، عثمانی در بحران تجزیه قلمرواش به سر میبرد و آلمان نیز سقوط رایش دوم را شاهد بود. ظهور جمهوری وایمار در آلمان و فشار دول پیروز جنگ نوعی حس سرخوردگی و خشم را در میان آلمانها بهوجود آورده بود. بحران اقتصادی 1929.م، بر شدت ضعف جناح میانهرو و قدرتگیری تندروهای ناسیونال ــ سوسیالیست به رهبری هیتلر افزود؛ بهطوریکه هیتلر توانست با تصویب رایشتاگ، در سال 1933.م، قانون اساسی جمهوری وایمار را ملغی و دیکتاتوری خود را به مدت چهار سال در آلمان برقرار سازد. با قدرتگیری هیتلر، سرکوب مخالفان و میلیتاریزهکردن آلمان، که بر بستر خواست تودهها نضج میگرفت، در دستور کار قرار گرفت.[1] قدرت روزافزون نیروهای نظامی آلمان با نوعی حمایت ضمنی جهان سرمایهداری همراه بود، زیرا آنان در تحلیلهای خود بر این باور بودند که نیروی نظامی قدرتمند نوظهور فاشیسم در آلمان، سرانجام کمونیسم را به ورطه نابودی میکشاند.
بدینترتیب کشمکشهای جهان اردوگاهی موجبات بهوجود آمدن دوران صلح نیمهمسلح (1938ــ1936.م) را فراهم آورد.[2] سال 1938.م را سال پایان دوران صلح نیمهمسلح دانستهاند، زیرا در اروپا نیز میان کشورهای سرمایهداری شکاف عمیقی بهوجود آمد و این حکومتها به دو بخش دیکتاتورهای فاشیست و کشورهای لیبرال تقسیم شدند.[3]
حادثه آنشلوس (لفظ آلمانی به معنای الحاق: Anschluss ) یا الحاق اتریش سرآغاز کشورگشاییهای آلمان فاشیست گردید.[4] بهدنبال الحاق اتریش به آلمان، هیتلر واگذاری فوری مناطق آلمانیزبان چکاسلواکی را تقاضا نمود و تهدید کرد در صورت رد تقاضایش، به جنگ اقدام خواهد کرد. نوئل چمبرلن، نخستوزیر انگلستان، به واسطه سیاست محافظهکارانه خود مصمم شد، حتی به قیمت تسلیم چکاسلواکی به آلمان، مانع از وقوع جنگ گردد و سرانجام در بیستونهم سپتامبر 1938.م، کنفرانسی با شرکت چهار رهبر آلمان (هیتلر)، ایتالیا (موسولینی)، انگلیس (چمبرلین)، و فرانسه (ادوارد دالایه)، در مونیخ تشکیل شد و جزئیات تجزیه چکاسلواکی معین گردید. بدینسان آلمان در اکتبر 1938.م، مناطق آلمانیزبان چک را تصرف کرد.[5] بهرغم اغماضهای بیش از حد چمبرلن در برابر توسعهطلبیهای هیتلر و پیمان محرمانه عدم تعرض میان روسیه و آلمان در بیستوسوم اوت 1939.م،[6] هیتلر در اول سپتامبر 1939.م به لهستان لشکر کشید و متعاقب آن به انگلستان و فرانسه نیز اعلان جنگ کرد. حمله آلمان به لهستان، انگلیس و فرانسه را در موقعیت دشواری قرار داد، زیرا آنها متعهد شده بودند که متفق خاوریشان (لهستان) را در صورت حمله آلمان یاری نمایند.[7]
در تعریف آینده نگری آمده است که به مفهوم مطالعه قبلی و حدس زدن از اوضاع و شرایطی است که ممکن است در آینده پیش بیایند و پیش بینی یا آینده نگری امری است که موردتوافق مدیران و علمای علم مدیریت نیز هست. «فایول» در مباحث مدیریتی خود پیوسته بر این نکته تاکید داشت که آینده سازمانها باید توسط مدیریت آنها ارزیابی شود و راهکارهای لازم را برای مقابله با مشکلاتی که ممکن است در آینده رخ دهند بیابند.
شاید یکی از راهکارهایی که می تواند مشکلات آتی سازمانها را رفع کند، پرداختن به مسایل کمی و کیفی شرایط آینده در تمام ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باشد. مانند محاسبه کمی شرایط آتی جامعه و حدس و گمان هایی که باید در این باره توسط مدیران سازمانها زده شود، بی تردید چنین گمان هایی به چند عامل مانند اطلاعات و تجارب مدیریتی مدیران از یک سو و بینش و دیدگاه آنها نسبت به آینده ازسوی دیگر بستگی دارد. اطلاعات، تجارب و بینش مدیریت سازمانها به آنها حکم می کند تا با مطالعه شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور ضمن درک جایگاه فعلی سازمانشان، به درکی عمیق تر نسبت به حرکتهای جدی برای دستیابی به آینده ای باثبات دست یابند اگر بپذیریم که آینده نگری و مطالعه شرایط داخلی و بیرونی سازمان، عوامل باارزشی در نظام برنامهریزی سازمانها به حساب می آید، پس برنامه ریزان چه در سطح بنگاه و چه در سطح کلان جامعه قادر خواهندبود، وضعیتهای گوناگونی از آینده سازمانهای خود را شکل دهند و راهبردهای قوی و لازم را در محیط های مطمئن تری تدوین نمایند.
چنین صورت مساله ای درباره بنگاههای اقتصادی و سازمانها و شرکتهای صنعتی نیز صدق می کند. اما چگونه مدیران اقتصادی یا صنعتی قادرند باتوجه به شرایط نامتعادل اقتصادی مانند تغییرات سریع و غیرواقعی قیمتهای نفت و ارز و یا ناامنی های ناشی از شرایط تند سیاسی در محیط خارجی به برنامه ریزی، پیش بینی و گمان هایی برای آینده سازمانهای خود بپردازند که البته علم مدیریت گونه ای دیگر اعتقاد دارد و معتقد است، هنر و آگاهیهای مدیران در چنین شرایط بحرانی و سخت است که نشان میدهد آنها تا چه اندازه در کنترل شرایط و هدایت سازمانهای خود توانا هستند.
در این زمینه چاره اندیشی، شجاعت و تدبیر دو واژه بسیار گرانبهایی هستند که مدیران بنگاههای صنعتی و اقتصادی کشورمان با به کارگیری آنان می توانند به فرایند و حرکتهای مدیریتی خود سامان و سرعتی مطمئن تر دهند.
آینده صنعت و اقتصاد و توسعه صنعتی کشورمان مساله جدیدی نیست که طی چند سال اخیر مطرح باشد بلکه موضوع مهمی است که از دیرباز در محیط های اقتصادی، مدیریتی و حتی سیاسی جامعه پیوسته یکی از دغدغه های مدیران تمام سطوح بوده است، اما اینکه باتوجه به مسایل امروز کشورمان و شرایط بیرونی و جریانات تند اقتصادی و بحرانهای جهانی، چه آینده ای برای توسعه اقتصادی و صنعتی ما رقم خواهد خورد مساله ای است که نیاز به بررسی و مطالعه ای ژرف از سوی مسئولان، تصمیمسازان و مدیران سطوح مختلف مدیریت دارد.
تدبیر نیز گزارش ویژه این شماره خود را به بررسی دلایل حرکتهای کند توسعه صنعتی کشور، چگونگی سرعت بخشیدن به توسعه موردنظر و نقش قوانین و مقررات، بخش خصوصی و مراکز صنعتی در دستیابی به توسعه واقعی که مدنظر برنامه ریزان کلان جامعه نیز می باشد، اختصاص داده است.
این گزارش درصدد است تا پیشنهادها و پیش بینی های صاحبنظران علم مدیریت، اقتصاد و صنعت را درباره آینده صنعت و توسعه صنعتی کشور فرا راه خود قرار دهد.
به طور معمول بانک های مرکزی در سراسر دنیا برای رسیدن به اهداف اقتصادی و اثرگذاری بر جریان اقتصاد از سیاست های پولی استفاده می کنند. سیاست پولی، خط مشی بانک های مرکزی در راستای ثبات اقتصادی و با تکیه بر تغییرات عرضه پول را بیان می کند .
به بیان ساده، بانک های مرکزی برای پیاده کردن اندیشه ها و رسیدن به اهدافی از جمله تثبیت قیمت ها و برقراری تعادل اقتصادی از ابزارهایی بهره می گیرند. بدین ترتیب نقش کلی بانک مرکزی هدایت و تنظیم سیاست پولی در درون یک کشور است. تحت سیاست پولی، بانک مرکزی جریان پول و اعتباراتی را که در اقتصاد ایجاد شده اداره و مدیریت می کند. بنابراین ماهیت بانک مرکزی در مقابل فعالیت های اقتصادی بسیار بزرگ است .
در ادبیات اقتصادی عرضه پول به وسیله بانک مرکزی و دستگاه بانکی به وجود می آید و فرض می شود که میزان آن محدود است. بنابراین عرضه پول می تواند با عملیات بانک مرکزی تغییر نماید. بانک مرکزی بر سیستم پولی کشور نظارت دارد و حجم پول و میزان نقدینگی را کنترل می کند. بانک مرکزی سیاست تثبیت خود را در سطح اقتصاد از طریق تغییر در عرضه پول انجام می دهد که به آن سیاست پولی گفته می شود. به طور مثال بانک مرکزی اروپا برای رسیدن به هدف تثبیت نرخ تورم پایین تر از سطح 2 درصد، اقدام به تغییر در عرضه پول می نماید. سیاست های پولی مهم ترین بخش فعالیت بانک مرکزی هر کشوری به شمار می آید. هر گاه عرضه پول در کشوری افزایش یابد، بانک مرکزی برای کنترل آن و کاهش سطح نقدینگی در جامعه معمولا از ابزار تغییر در نرخ بهره استفاده می نماید. عدم موفقیت بانک مرکزی در کنترل نقدینگی معمولا فشار بر روی سطح عمومی قیمت ها را موجب می شود. از این رو در هنگام افزایش عرضه پول نرخ بهره در سطح اقتصاد افزایش می یابد .
از ویژگی های اقتصاد ایران حجم گسترده اقتصاد زیرزمینی آن است. اقتصاد زیرزمینی که با عبارات دیگری چون «غیررسمی»، «موازی»، «ثبت نشده»، «خاکستری» و عبارات دیگر نیز از آن نام برده می شود، فعالیت هایی را شامل می شود که هم به صورت قانونی و هم غیرقانونی از پرداخت مالیات معاف هستند. این فعالیت ها در فهرست تولید ناخالص داخلی (GDP) ثبت نمی شوند. حجم اقتصاد زیرزمینی هر کشور معمولاً به میزان پیچیدگی سیستم مالیاتی آن، اجبار شهروندان به پرداخت مالیات، شدت حقوق کیفری، قابل اجرا بودن مقررات و قوانین اقتصادی و تحمل جامعه در برابر فساد مسئولان و دستگاه های اجرایی بستگی دارد. البته ایران تنها کشور گرفتار در این دوگانگی اقتصادی نیست، اما آنچه اقتصاد زیرزمینی ایران را از سایر کشورها متمایز می کند، ماهیت این نوع اقتصاد است . اقتصاد زیرزمینی ایران یک انحراف نیست بلکه انشعابی طبیعی از ساختار سیاسی منحصر به فرد آن است .
بر خلاف دموکراسی های لیبرال که در آن فعالیت های ثبت نشده اقتصادی زیر ذره بین قرار دارند و با این حلقه قانونی اقتصاد با جدیت برخورد می شود، در ایران مسئولان سیاسی و قضایی با نشان دادن صبر وتحمل این نوع فعالیت ها را نادیده می گیرند .
در شرایطی که مطبوعات به صورت گسترده به این فعالیت ها اشاره کرده و گروههای سیاسی نیز علناً درباره وجود اقتصاد زیرزمینی ابراز نگرانی می کنند، اما به ندرت با چنین فعالیت هایی برخورد شده است .
فال در لغت به معنای طالع، بخت و نیز پیشگویی و عاقبت بینی است . کلمه ای عربی است و در فارسی یعنی شگون، هم در معنای خوب و هم در معنای بد. فال گرفتن یعنی اطلاعات از ناشناخته ها؛ و در عربی به فال خوب زدن، «تفأل» و به فال بد زدن «طیره» می گویند. در فارسی، فال خوب زدن را «مروا» و فال بد زدن را «مرغوا » گویند که از دو کلمه «مرغ» و «آوا» تشکیل شده است. ایرانیان با آواز و جهت حرکت پرندگان فال می زده اند؛ مثلاً با دیدن عقاب به عقوبت و هدهد به هدایت پی می برده اند .
در اسلام و در حدیث آمده است که پیامبر گرامی اسلام (ص)، فال نیکو زدن را توصیه می فرموده اند و طیره را مکروه دانسته اند، به علت اینکه طیره مایه ناامیدی، بدبینی و بدگمانی بوده و در مقابل، فال نیکو و خوب، نشانه امیدواری و کامروایی در زندگی است. در اسلام استخاره یعنی طلب خیره (بر وزن جیره) به معنای با خدا مشورت کردن و طلب تقدیر خیر کردن رواج داشته است .
مردم ایران اقبال بسیار زیادی به دیوان اشعار حافظ نشان داده اند، چرا که حافظ را «لسان الغیب» و حافظ کل قرآن، و از سویی این دفتر شعر را برگرفته از اسرار قرآن و وی را واقف بر گنجهای پنهان الهی می دانند. خودش می گوید :
به ناامیدی از این در مرو بزن فالی
بود که قرعه دولت به نام ما افتد
یا در جایی دیگر :
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زده ام فالی و فریادرسی می آید
▪ آیا مشخص است که اولین فال چگونه و کی از دیوان حافظ گرفته شد؟
نخستین فال دقیقاً ساعاتی پس از مرگ حافظ گرفته شد. ادوارد براون در جلد سوم «تاریخ ادبیات ایران» اشاره داشته است که پس از فوت حافظ، عده ای که کلام وی را قلب کرده بودند، او را تکفیر و از دفن او در گورستان مصلی جلوگیری کردند. برای حل مشکل تصمیم گرفتند با تفأل از کلام خود حافظ راهنمایی بگیرند و پس از آنکه کلیه غزلهای حافظ را نوشته و در سبدی ریختند، کودکی تفألی می زند و غزل شماره 82 می آید، که به طرز عجیب و باور نکردنی پاسخ جماعت ریاکار را می دهد و گفته اند که از آن روز به وی لقب لسان الغیب داده اند، غزل شگفت انگیز چنین است :
بسیاری از ورزشکاران بالاخص آنهایی که در رشته های بدنسازی فعالیت می کنند علاقمند به مصرف مکمل های غذایی هستند. مکمل های غذایی چند نوع است: گروهی مربوط به پیش سازهای پروتئینی که همان اسیدآمینه ها را شامل می شوند، بوده و تحت عنوان پودرهای کراتین هستند. گروه دیگر مکمل های هورمونی هستند که به وفور مورد مصرف قرار می گیرند البته موارد دیگری نیز هستند که در ترکیباتشان ویتامین ها و املاح مختلف وجود دارد. گروه دیگر که تحت عنوان مکمل های هورمونی است شامل گروه های مختلف هورمون ها از جمله هورمون رشد (سوما توتروپین) هستند ولی بایستی توجه داشت با توجه به بسته شدن صفحات رشد بعد از بلوغ، مصرف بیش از حد این هورمون باعث افزایش پهنای استخوان ها از جمله صورت، دست و لگن شده که اشکال ناخوشایندی را به ورزشکاران می دهد.
مصرف مکمل های غذایی در بین ورزشکاران زن و مرد روز به روز در حال افزایش است. زنان ورزشکاری که از مکمل های هورمونی استفاده می کنند باید این مسئله را همیشه به خاطر داشته باشند که گروهی از این مکمل ها که حاوی هورمون های جنسی مردانه از جمله ترکیبات تستسترون است سبب افزایش موهای زائد بالاخص در خانم ها، کلفت شدن صدا و بالاخره خصوصیات مردانه خواهد شد. مصرف درازمدت داروهای هورمونی حتی ممکن است منجر به عقیمی گردد. مکمل هایی از نوع ترکیبات ویتامین و املاح مدنی نیز قابل تامل است.
ویتامین های محلول در آب مثل ویتامینهای گروه B و C در بدن به میزان کافی به صورت ذخایر ویتامین موجود هستند و در صورت مصرف بیش از حد،آنها از بدن از طریق ادرار دفع می شوند. ویتامینهای گروه محلول در چربی مثل A ، D ، E و K نیز در صورت مصرف بیش از حد ممکن است ایجاد مسمومیت هایی کند که هر کدام علامت خاص خود را داشته و بحث در باره عوارض و علایم ناشی از مسمومیت با این گروه در مجال این مقاله نیست. سوال اساسی این است که مصرف این مکمل های غذایی کی و به چه مقدار مجاز است؟ در پاسخ بایستی گفت که اگر بدن شما دچار کمبودهای خاص یا حساسیت های خاصی نسبت به مواد غذایی خاصی است میتوانید مکمل مصرف کنید.به طور مثال اگر یک فرد دچار بیماری «کمبود آنزیم لاکتات» باشد که در حقیقت نمی تواند شیر و فرآورده های آنرا هضم و جذب کند بایستی از مکمل های کلسیم استفاده کند، البته در قدم اول به آنها توصیه میشود که ابتدا کلسیم خود را از سایر منابع طبیعی مثل اسفناج، کلم و باقلا بگیرند و در صورت ناکافی بودن به مکمل های دارویی روی بیاورند چرا که اینها افرادی هستند که در صورت مصرف شیر و فرآورده های آن دچار نفخ و درد شکم می شوند.
مصرف مکمل های غذایی در افرادی که از رژیم های تک خواری مثل گیاه خواری استفاده می کنند نیز توصیه می شود چرا که برخی از مواد مورد نیاز بدن از جمله ویتامین B 12، روی، آهن و کلسیم در منابع گیاهی به میزان کافی وجود ندارد و در درازمدت این افراد دچار کمبودهایی از نظر مواد فوق الذکر می شوند.بالاخره این سئوال پیش می آید فردی که می خواهد ورزش کند چه باید بخورد و چگونه باید بخورد؟
برای پاسخ به این سئوال فعالیت بدنی را در سه زمان صبح، ظهر و عصر مورد بررسی قرار میدهیم. اگر مقرر است برنامه ورزشی در فاصله زمانی صبح انجام شود بایستی سعی شود شب قبل در وعده شام از غذای پرکربوهیدرات استفاده شود. صبح روز بعد کمی زودتر از خواب برخاسته و صبحانه سبک مصرف شود. به طور مثال حدود دو ساعت قبل از ورزش نان یا مقداری غلات همراه با آب میوه و یا چند عدد میوه مصرف شده و بعد از آن حدود دو ساعت فعالیت ورزشی انجام شود.
در حالت دوم اگر قرار است فعالیت ورزش بعدازظهر انجام شود بایستی یک صبحانه مفصل حاوی نان، شیر یا فرآورده های آن مثل پنیر، میوه یا آب میوه مصرف شود و در هنگام ناهار یک غذای سبک مثل یک ساندویچ همبرگر کوچک و میوه میل شود و بایستی به خاطر سپرد که دو ساعت قبل از ورزش سعی شود غذایی خورده نشود.در حالت سوم اگر ورزش برای عصر تنظیم شده است بایستی صبحانه و ناهار مفصل خورده شود و سپس بین ناهار و شروع فعالیت ورزشی یک میان وعده پرکربوهیدرات مصرف شده و شام بعد از فعالیت ورزشی میل شود.
در هر سه مورد مذکور همان طور که اشاره شد توجه به این نکته ضروری است که تا دو ساعت قبل از شروع ورزش از خوردن مواد غذایی پرهیز کرده و در فاصله این دو ساعت فقط آب است که می توان مصرف کرد.این را نیز به یاد داشته باشید که نیاز غذایی هر ورزشکار بسته به فعالیت بدنی اش متفاوت است، پس همیشه به یاد داشته باشید که ورزش بدون تغذیه مناسب ممکن است اثرات مفیدی که قابل انتظار است را نداشته باشد. به طور مثال بسیاری از ورزشکاران که فعالیت های سنگینی از جمله بدنسازی و یا وزنه برداری و یا حتی سایر ورزش های استقامتی انجام می دهند اگر تغذیه مناسبی نداشته باشند ممکن است بدن در حالت ورزش به جای استفاده از کربوهیدرات ها و چربی ها به عنوان منبع انرژی از پروتئین ها استفاده کرده که در نهایت باعث تحلیل توده های عضلانی و اثر معکوس می شود.
● نقش تغذیه در ورزش
رژیم غذایی یک ورزشکار باید در یک مطلب اساسی با رژیم غذایی فرد عادی تفاوت داشته باشد . ورزشکاران علاوه بر احتیاجات زندگی روزمره ، نیاز به سوخت برای تمرین و مسابقه دارند غذا سوخت لازم برای ورزشکاران را تأمین می کند ولی اغلب ورزشکاران از سوختی که در مخازن خود میریزند غافلند . پروتئین ، چربی و کربو هیدراتها سوخت بدن ( انرژی ) شما هستند . همه غذا ها ترکیب یکسانی از نظر محتوا ندارند . همانگونه که ماشینهای مسابقه نیاز به بنزین با درجه اکتان بالا دارند. ورزشکاران نیز نیاز به مواد غذایی دارای درجه کربوهیدرات بالا دارند .
▪ کالری:یک ورزشکار نوجوان ( به خصوص فردی که در حال رشد است ) نسبت به هر زمان دیگری از زندگی نیاز بیشتری به کالری دارد . انرژی مورد نیاز همچنین به نوع ورزش تخصصی و برنامه تمرین شما بستگی دارد . یک دختر نوجوان با جثه متوسط که دارای فعالیت متوسط و هنوز در حال رشد است به حدود 2200 کالری در روز نیاز دارد ، حال آنکه یک دختر 15 ساله با جثه کوچک که رشدش کامل شده به حدود 1800 کالری یا کمتر نیاز دارد . پسران نوجوان بالاخص نیاز بسیاری به کالری دارند . یک پسر نوجوان در حداکثر رشد ممکن است به 4000 کالری در روز احتیاج داشته باشد . میزان کالری که در ورزش نیز می سوزد متفاوت است تمرین پیش از یک فصل در یک تیم فوتبال ممکن است در روز 500 کالری یا بیشتر بسوزاند.
▪ کربوهیدراتها:کربوهیدراتها بهترین سوخت برای ورزشکاران هستند.چرا که در مقایسه با چربی و پروتئین برای سوختن نیاز به اکسیژن کمتری دارند.در صورتی که به اندازه کافی از کربوهیدراتها استفاده کنید قادر خواهد بود شدیدتر ورزش کنید.(چه در هنگام ورزش و چه در مسابقه)یک رژیم پر کربوهیدرات به شما اجازه میدهد که به خاطر بازسازی ذخایر کربوهیدراتی و کاهش زمان بازگشت به حالت اولیه سخت تر تمرین نمایید.رژیم غذایی در زمان تمرین به ویژه حائز اهمیت است.چرا که اگر شما قادر به تمرین شدیدتر باشید،در طی مسابقه نیز به سطوح بالاتری از کارایی می رسید.هر بادی60-50 در صد کالری مصرفی خود را از کربوهیدراتها تأمین کند.به عنوان یک ورزشکار شما حتی به مقادیر بیشتری در حد 70-60 در صد کالری مصرفی 10-6 گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن نیاز خواهد داشت.در صورتی که یک ورزشکار استقامتی هستید،نیاز شما به کربوهیدرات میتواند تا 90-70 در صداز کالری مورد نیاز روزانه شما افزایش یابد.غذاهای کم محتوا ذخایر کربوهیدرات بدن شما را کاهش خواهد داد و انرژی شما را تحلیل خواهند برد.به نحو مشابه،در صورتی که به جای کربوهیدراتها از غذاهای پرچرب و پر پروتئین استفاده کنید،نخواهید توانست انرژی مناسب برای تمرین و مسابقه مطلوب را تأمین نماید.