این اقدام یکی از مصادیق بارز تدبیر در امور معیشتی است که بیش از ثروت، در رفاه و آسایش انسان مؤثر است و در کنار دینشناسی و مقاومت در سختیها، به دست آوردن آن برای اهل ایمان ضروری است و عدمبرخورداری از این ویژگی، گاه موجب میگردد که برخی از بینوایان از ثروتمندان اسرافکارتر شمرده شوند. در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: «رب فقیر أسرف من غنی:بسا فقیری که از توانگر اسرافکارتر باشد.» گفتم: چگونه چنین چیزی ممکن است؟ فرمود: «إن الغنی ینفق مما اوتی، والفقیر ینفق من غیر ما اوتی: توانگر از آنچه به وی عطا شده، خرج میکند؛ ولی فقیر بدون آنکه به وی انفاق شود، خرج میکند .»
-2 میانهروی: دومین رهنمود برای اصلاح الگوی مصرف، میانهروی (اعتدال) در مصرف است. ممکن است درآمدِ شخصی به گونهای باشد که هر قدر که مایل است، بتواند هزینه کند؛ اما اسلام اجازه نمیدهد بیش از نیاز مصرف نماید، البته باید توجه داشت که نیاز مراتبی دارد. دانشمندان نیازهای انسان را به سه مرتبه تقسیم کردهاند: ضرورت، کفایت و رفاه .
مراتب نیاز
یک. ضرورت (نیاز به امکانات ضروری): مرتبة نخستِ نیاز، نیاز انسان به امکانات اولیة ضروری است؛ یعنی چیزهایی که ادامة زندگی بدون آنها امکانپذیر نیست یا با مشکل جدی روبهروست .
دو. کفایت (نیاز به امکانات مُکفی): مرتبة دوم نیاز، نیاز انسان به امکاناتی است که برای ادارة یک زندگی متوسط، اعم از نیازهای اقتصادی، علمی و فرهنگی، کافی است .
سه. رفاه (نیاز به رفاه نسبی): مرتبة سوم نیاز، نیاز انسان به امکاناتی است که افزون بر برخورداری از یک زندگی متوسط، رفاه و آسایش او را نیز در حد معقول و منطقی تأمین نماید .
گفتنی است که هرچند در روایات اسلامی تأمین نیازهای زندگی در حدّ کفاف و برخورداری از یک زندگی متوسط مورد تأکید قرار دارد، اما برخورداری از رفاه نسبی نیز با میانهروی در مصرف منافاتی ندارد، لذا در روایتی از اسحاقبن عمار نقل شده که: به امام صادق(ع ) گفتم:«آیا مؤمن میتوانده ده پیراهن داشته باشد؟» امام(ع) فرمود: «آری». گفتم: بیست پیراهن چه؟ فرمود: «آری [اشکالی ندارد]» گفتم: «سی تا چه؟» فرمود: «آری. این اسراف نیست؛ اسراف آن است که لباس بیرونیات (میهمانیات) را لباس کار و دمدستی قرار دهی.» بنابراین در اسلام، مصرف بیش از حدّ رفاه نسبی اسراف و غیرمجاز شمرده شده است .
3-رعایت اولویتها
یکی از نکات بسیار مهم در اصلاح الگوی مصرف، درنظر گرفتن اولویتهاست. بیتوجهی به این امر، هدر دادن سرمایه و گونهای اسرافکاری است که مشکلات گوناگونی را در پی خواهد داشت. در روایتی از امام علی(ع) آمده است: «من اشتغل بغیر المهم ضیع الأهم: هر کس به چیزی که مهم نیست بپردازد، آنچه را که اهمیت بیشتری دارد، از دست میدهد.»2بنابراین در تأمین نیازهایی که از درآمدهای شخصی صورت میگیرد، توجه به دو نکته ضروری است :
یکم. درنظر گرفتن اولویت در شخص مصرف کننده؛ چنانکه در روایتی از پیامبر(ص) آمده است: «اذا کان احدکم فقیراً فلیبدا بنفسه، فان کان فضلا فعلی عیاله، فان کان فضلاً فعلی قرابته أو علی ذی رحمه، فان کان فضلاً فها هنا و هاهنا : هر یک از شما که فقیر است، نخست به خود بپردازد. اگر مالی افزون آمد، به خانوادهاش بدهد، اگر بیشینهای ماند، به خویشاوندان یا بستگانش بپردازد، و اگر باز هم ماند، این سو و آن سو هزینه کند.» همانطور که در این روایت آمده، انسان به طور طبیعی، باید در درجه اول نیازهای خود را تأمین کند، سپس نزدیکان و پس از آن، دیگران. اما گاه ضرورت ایجاب میکند که نیاز دیگران را مقدم دارد که این، از نظر اخلاقی، در اسلام پسندیده است و ایثار نامیده میشود .
دوم. درنظر گفتن اولویت در نیاز مصرفکننده . باید تأمین نیازهای ضروریتر بر نیازهایی که تأمین آنها ضرورت کمتری دارد، مقدم شود .
اصلیترین معیار اصلاح الگوی مصرف
معیار اصلی در تشخیص میانهروی در مصرف و بلکه مهمترین اصل در اصلاح الگوی مصرف، به جا مصرف کردن، و نابهجا مصرف کردن است. این معیار در روایتی از پیامبر(ص) بدین گونه بیان شده است: «من أعطی فی غیر حق فقد أسرف، و من منع عن حق فقد قتر: هر که به ناحق (بیجا ) بخشش کند، اسراف کرده است و هر که به حق (به جا) خرج نکند، سختگیری و خست ورزیده است.» بر پایة این معیار عقلی و شرعی، همة بایدها و نبایدهای اصلاح الگوی مصرف را میتوان مشخص کرد و تردیدی نیست که تأمین همه مراتب نیاز انسانها از درآمد مشروع خود، از مصادیق روشن مصرف به جا محسوب میشود .
-4 همدردی در تنگناهای اقتصادی: یکی از دستورالعملهای مهم اخلاقی در اسلام، مواسات و همدردی با توده مردم در تنگناهای اقتصادی است. شخصی به نام مُعَتّب، روایت کرده که در زمان امام صادق(ع ) ـ در شرایطی که بهای مواد غذایی، رو به افزایش بود ـ امام از من پرسید: «چقدر گندم داریم؟» گفتم: مقداری که ماهها برای ما کافی است. فرمود: «همه را به بازار ببر و بفروش.» گفتم: در مدینه گندم نیست! فرمود: «ببر و آنها را بفروش.» پس از فروش آنها امام فرمود: «اکنون مانند همه مردم برو و گندم مورد نیاز ما را از بازار تهیه کن !» و افزود: «ای معتب! غذای خانوادة مرا، نیمی جو و نیمی گندم قرار ده؛ خدا میداند که من توانایی این را دارم که خوراک آنان را تماماً گندم قرار دهم؛ ولی من دوست دارم که خداوند مرا این گونه ببیند که زندگی را خوب تدبیر میکنم .»
این سخن بدین معناست که همدردی با مردم در تنگناهای اقتصادی، بالاترین مراتب «تدبیر زندگی» و زیباترین «الگوی مصرف» در اسلام است که باید مورد توجه ثروتمندان، بهویژه رهبران دینی و سیاسی باشد .
5-رعایت بیشترین بازدهی اجتماعی: یکی از نکات مهم در الگوی مصرف در مشارکتهای اجتماعی، این است که باید به گونهای عمل شود که دارای بیشترین بازدهی اجتماعی باشد. از این رو، هزینه کردن در مواردی که زیانش برای انسان، بیش از سودش برای دیگران است، نکوهیده شمرده شده است. چنان که در روایتی از امام کاظم(ع) آمده است: «لاتبذل لاخوانک من نفسک ما ضره علیک اکثر من منفعته لهم : برای برادران[ایمانی]خود، چندان از خودت مایه مگذار که زیان آن برای تو بیشتر از سودش برای آنهاست.» یعنی وقتی کسی بدهکاری زیادی دارد، شما نباید همة ثروتتان را برای پرداخت بدهی چنین شخصی بدهید؛ چون در این صورت، بدون آنکه بدهی او پرداخته شده باشد، همة ثروت خود را از دست دادهاید .
-6 سادهزیستی: اصلاح الگوی مصرف، بدون قناعت و سادهزیستی و دوری از تجملگرایی امکانپذیر نیست، از این رو، در روایات اهل بیت(ع) کاستن از هزینههای زندگی و سادهزیستی، مکرر توصیه شده است. بر پایة روایتی از امام صادق(ع)، ویژگیهای شخصی با ایمان این گونه است: «المؤمن حسن المعونه، جید التدبیر لمعیشته: مؤمن یاریگری شایسته است، کم خرج است و گذران زندگیاش را خوب تدبیر میکند.» بر این اساس، برنامهریزی در جهت ارتقای فرهنگ سادهزیستی، یکی از مصادیق بهترین برنامهریزیها برای تدبیر زندگی و اصلاح الگوی مصرف است . در این باره امام صادق(ع) سفارش فرمود: انظر الی من هو دونک فی المقدرة ولا تنظر الی من هو فوقک فی المقدرة، فان ذلک اقنع لک بما قسم لک: به ناتوانتر از خودت بنگر و به توانگر از خویش منگر؛ زیرا این کار تو را به آنچه قسمت تو شده، قانعتر میسازد.» رعایت این رهنمود، نقش مهمی در پیشگیری از چشم و همچشمی و افراط در تجملگرایی دارد .
-7 درنظر گرفتن جامعه:یکی از نکاتی که درباره موضوع سادهزیستی و اجتناب از تفریط در مصرف، توجه به آن ضروری است، درنظر گرفتن فرهنگ عمومی مردم، در زمانهای مختلف است. به سخن دیگر، سادهزیستی به معنای استفاده از پوشاک یا غذای نامرغوب یا مسکن نامطلوب و در یک جمله «زندگی نامتعارف » نیست .
در روایتی از امام رضا(ع) آمده که میفرماید: «ان اهل الضعف من موالی یحبون ان أجلس علی اللبود والبس الخشن، ولیس یتحمل الزمان ذلک: دوستان سست عقیدهام، دوست میدارند که من بر پلاس بنشینم و جامة زمخت بپوشم؛ اما این روزگار گنجایش چنین کاری را ندارد .»
همچنین هنگامی که سفیان ثوری با دیدن لباس زیبایی برتن امام صادق(ع) به ایشان ایراد گرفت که پدرانش از این گونه لباسها استفاده نمیکردهاند، امام فرمود: «پدران من در روزگار فقر و تنگدستی زندگی میکردند، حال آنکه امروز، زمانة گشایش و فراخی است. پس شایستهترین کسان برای بهرهمندی از این گشایش، نیکان این زمانهاند.» بنابراین همسویی با فرهنگ مشروع حاکم بر جامعه، نه تنها نکوهیده نیست، بلکه مطلوب و پسندیده است .
د ـ نبایدهای اصلاح الگوی مصرف، از امکانات شخصی و عمومی
بر پایه آنچه درباره ضرورتهای اصلاح الگوی مصرف تبیین شد، معیارهای الگوی صحیح در مصرف عبارتند از : برنامهریزی، میانهروی، رعایت اولویتها، همدردی با تودههای مردم در تنگناهای اقتصادی، سادهزیستی، اجتناب از تفریط، درنظر گرفتن فرهنگ حاکم بر جامعه، هزینه کردن بخشی از درآمد در جهت مصالح جامعه. بنابراین مصرف هرچه به این معیارها نزدیکتر باشد، پسندیدهتر و هرچه دورتر باشد، نکوهیدهتر و نارواتر. اینک انواع مصرفهای ناروا و ویژگیهای آنها را بیان میکنیم :
-1 اسراف و تبذیر: اسراف در لغت، به معنای تجاوز از مرز اعتدال در هر کار است. در قرآن و حدیث نیز این واژه در معنای لغوی آن به کار رفته است. در روایتی از امام علی علیهالسلام آمده است: «کل ما زاد علی الاقتصاد، اسراف: هرچه از میانهروی بگذرد، زیادهروی است .» همچنین از امام صادق علیهالسلام روایت شده است: «اعلم ان لکل شیء حدا، فان جاوزه کان سرفا: بدان هر چیزی اندازهای دارد که اگر از آن بگذرد، زیادهروی است.»
اسراف و تبذیر از گناهانی است که بر کبیره بودنش تصریح شده است. در سوره اعراف میفرماید: «بخورید و بیاشامید (از آنچه بر شما حلال شده) ولی از حد نگذرانید به درستی که خداوند دوست نمیدارد تجاوز کنندگان را» یعنی خدا مسرفین را دشمن میدارد. و بعضی از مفسرین فرمودهاند: هر که را خدا دوست ندارد اهل عذاب است زیرا محبت خدا به معنی رساندن ثواب است.
و در سوره انعام میفرماید: «از میوه هر یک از این میوهها وقتی که میوه کرد بخورید و حق آن را (که خدا معین فرموده از زکات و غیره) بدهید روز بریدن و درویدن آن، و از حد نگذرانید. زیرا خداوند دوست نمیدارد (و نمیپسندد اعمال) اسراف کنندگان را.»
و در سوره مؤمن میفرماید: «این چنین هدایت نمیفرماید و عقوبت میکند هر اسراف کننده و شک آورندهای را.» و نیز در همین سوره میفرماید: «به درستی که اسراف کنندگان اصحاب آتشند.»
در سوره طه میفرماید: «همچنین جزا میدهیم کسی را که اسراف کند و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد و عذاب آخرت سختتر و باقیتر است.»
و در سوره بنی اسرائیل میفرماید: «اسراف مکن و مال خودت را پراکنده مساز، به درستی که اسراف کنندگان برادران شیاطینند (و در دوزخ با ایشان قریناند) و شیطان به پروردگارش (و نعمتهای بیپایان او) سخت (منکر و) کفران کننده است.»
در تفسیر منهج مینویسد: «کفار عرب معظم اموال خود را به ریا و سمعه خرج میکردند و جهت یک میهمان شتران متعدد ذبح مینمودند تا مردم ایشان را به سخاوت ستایش کنند. حق تعالی ایشان را نکوهش فرموده که در تضییع اموال مانند دیوانند.»
حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «جز این نیست که خداوند اقتصاد (میانه روی) را دوست و اسراف را دشمن میدارد حتی دور انداختن تو هستهی خرما را. زیرا آن هم به کار میآید (چنانچه در عربستان بذر نخل و خوراک شتر است). و همچنین ریختن تتمهی آبی که خوردهای (زیرا آن هم در پارهای از مواقع به کار میآید)
و نیز میفرماید: از خدا بترس و زیاده روی مکن و سختگیری هم منما و همیشه در حد وسط باش. به درستی که اسراف از تبذیر است و خداوند فرموده است: تبذیر مکن جز این نیست که هیچگاه خداوند کسی را بر میانه روی عذاب نخواهد فرمود. یعنی عذاب خدا راجع به اسراف و تقتیر (زیاده روی و سخت گیری) است.
حضرت امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «هرگاه خداوند ارادهی خیری به بندهای بفرماید، او را ملهم میفرماید به میانه روی و حسن ادارهی زندگی و او را از اسراف و بدی تدبیر دور میفرماید.»
رعایت کنندگان اصلاح الگوی مصرف امانت داران خداوند
حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «آیا گمان میکنی خدا به کسی که مال داده به سبب احترام او است، یا به کسی که نداده به واسطهی پستی او است. نه چنین است بلکه مال، مال خدا است آن را به عنوان امانت نزد شخص قرار میدهد و اذن داده که به طور میانه روی از آن بخورد و بیاشامد و لباس بپوشد و ازدواج کند و بر مرکب سوار شود و زیادتی آن مال را به فقرا برساند و رفع احتیاجشان کند. پس هر کس به این دستور رفتار کند، آنچه را خورده و آشامیده و پوشیده و سوار شده و نکاح نموده تمام بر او حلال است و اگر چنین نکرده تمام بر او حرام است پس آیه شریفه را خواند که «اسراف نکنید زیرا خداوند اسراف کنندگان را دوست نمیدارد» سپس (برای زیادتی توضیح) فرمود: آیا گمان میکنی خدا مالی به عنوان امانت به کسی داد پس او اسبی بخرد برای سواری به مبلغ ده هزار درهم در حالی که میتوانست اسبی به مبلغ بیست درهم بخرد و کاملاً کفایتش را میکرد. و کنیزی را به هزار دینار بخرد در حالی که میتوانست کنیزی به بیست دینار بگیرد و او را کافی بود در حالی که خداوند فرموده اسراف نکنید (پس چنین شخصی به امانت خدا که مال است خیانت کرده است.)»
متن کامل این مقاله که در بیست و نه صفحه تنظیم شده است را می توانید از اینجا خریداری کنید!