عنوان این مقاله، درد و اندرزهای سیاسی در دیوان و حدیقهی سنایی است. دردهای سیاسی، از بیعدالتیها، ناامنیها و ظلم و جور حاکمان روزگار، ناشی میشود و باعث درد و رنج اقشار مختلف جامعه میشود. عارفان بزرگ، همهی انسانها را مخلوق خدا دانسته و حاکمان و قدرتمندانی را که در راه کسب منافع خویش بودند، مورد انتقاد قرار داده و از حقوق ضعفا، دفاع میکردند و این امر را جزء رسالتهای اجتماعی خویش میدانستند. حکیم سنایی، شاعر و عارفی است نگران پیرامون خویش، او از نزدیک، ناهنجاریها را لمس کرده و با تازیانهی سلوک، برگردهی حاکمان عصر، کوبیده است. او گاهی مستقیماً رویاروی مظالم کلام عصر ایستادگی میکند و زمانی، با پند و اندرزهای سیاسی، به تشویق حکّام، برای عدالت ورزی و رعیت پس روزی میپردازد. او منتقدی است سیاسی، با دیدگاههای آرمان گرایانه، که هدفش شورش مردم علیه حکومت نیست بلکه اصلاح اوضاع سیاسی و اصلاح فرد و جامعه است.
کلمات کلیدی: دردهای سیاسی، اندرزهای سیاسی، ظلم، عدالت، دیوان و حدیقه ی سنایی
مقدمه
نیمهی دوم قرن پنجم و تمام قرن ششم و آغاز قرن هفتم، دوران تاخت و تاز غلامان زردپوست ( ترک) است که باعث نابسامانی اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران میشود، از میان همین غلامان معمولاً دستهیی بر دیگران، به رتبه و درجه، تفوّق مییافتند و کم کم به امارت میرسیدند، آنان، در دورههای مملوکی، با سختی روزگار سپری کرده و بعد از به قدرت رسیدن، از سر کینه توزی، به فساد و تباهی در جامعه میپرداختند، اینان با همهی تظاهر به دینداری، مردمی فاسد، شرابخواره و قتال بودند و ظلم و ستمگری پیشهی ایشان بود. شاعران، به دلیل داشتن روح حساس و طبع لطیف، بهتر از همه میتوانند زبان حال عموم گردند و درد و رنجهای مردم را بیان کنند. حکیم سنایی که معاصر سلطان مسعودبن ابراهیم، بهرامشاه بن مسعود و سلطان سنجربن ملکشاه بود، از نزدیک، ناهنجاریها را لمس کرده و با تازیانه سلوک، برگردهی حاکمان عصر، کوبیده است و در آثارش، هر جا که فرصت یافته، به اعتراض پرداخته و زشتیها را افشاء کرده است. فریاد اعتراض او انعکاس احوال بد زمانه و نمایانگر تاریکی نظام طبقاتی است. از دیدگاه حکیم سنایی، بدترین موجودات روی زمین آنهایی هستند که در آزار بیگناهان میکوشند و حقوق دیگران را زیر پا میگذاردند.
من ندانم ز جملهی اشرار |
پر گناهی چوبی گناه آزار |
دردهای سیاسی در دیوان و حدیقهی سنایی
شیوههای مبارزاتی حکیم سنایی متفاوت است:
مبارزه مستقیم:
حکیم سنایی، در ظلم ستیزانه ترین قصیدهاش که در تاریخ شعر فارسی، کم نظیر است، مستقیماً رویاروی مظالم حکّام عصر ایستادگی کرده و میگوید:
ای خداوندان مال! الاعتبار الاعتبار |
ای خدا خوانان قال! الاعتذار الاعتذار! |
متن کامل این مقاله که در شانزده صفحه تنظیم شده است را می توانید از اینجا خریداری کنید!
برچسب ها : دردهای سیاسی , اندرزهای سیاسی , ظلم , عدالت , دیوان سنایی , حدیقه سنایی , سنایی غزنوی ,
عنوان این مقاله انواع درد در دیوان سنایی» است.بخش گسترده ای از شعر و ادب ما بیان دردها و رنج هاست و درد و اندوه مردم را شاعران و ادیبان، به دلیل روح حساس و طبع و ذوق لطیف، بهتر از دیگران میتوانند بیان کنند و زبان حال عموم گردند. درد و رنج هایی که در اشعار شاعران دیده میشود، متفاوت است و هر یک، زبان و بیانی خاص میطلبد. «درد»، در معنی الم روحی که در ادبیّات، اصالتی بیچون و چرا دارد؛ نزد نویسندگان و شعرای متمایل به صوفیّه، خصوصاً حکیم سنایی، آمادگی روحی برای پذیرش امور ذوقی و حقایق روحانی و هر آن چیزی است که میتواند انگیزهی حرکت سالک، به سوی مقصود گردد. گاهی نیز در دیوان حکیم سنایی، در معنای عشق به کار رفته است. درد در دیوان وی انواع مختلف دارد: دردهای شخصی، اجتماعی، سیاسی، دینی، مذهبی، فلسفی، عرفانی و عاشقانه، که حکیم سنایی، با بیانی زیبا و دلنشین به آنها پرداخته و هر یک جلوهای خاصی، به سرودههای وی بخشیده است. سنایی مبتکر شعر سیاسی و اجتماعی، در قالب زهد و عرفان و اخلاق است. وی چون روشنفکری دردمند، نگران انحرافات فردی، اجتماعی، سیاسی جامعهی خویش بوده، به همین دلیل، او را بزرگترین سرایندهی «شعر اجتماعی» دانستهاند، که چون منتقدی اجتماعی و سیاسی از دردهای جامعهی خویش مینالد و با شجاعت، با بیداد زمانه میستیزد. تصوّف سنایی، رنگ دین به خود میگیرد و حماسهی صوفیانه، از سنایی آغاز میگردد که میتوان او را قافله سالار شعر صوفیانه دانست. شعری که بیان دردهای مردم، با آمیزهای از همهی سایه های روحی و فرهنگی آنهاست.
برچسب ها : سنایی , حکیم سنایی , دیوان سنایی , سنائی , واژه درد در اشعار سنایی , درد , ادبیات ,